پای هر نخلی که بوسیدم به دوران بهار
در چمن گل بر سرم افشاند احسان بهار
از زمین هر قطرهٔ باران برویاند گلی
تخم گویی به خاک افشاند نیسان بهار
چون نباشد در چمن حیرت نگه نرگس که نیست
چشم را سیری زنعمتهای الوان بهار
تا ببندد غنچه را زنار از رگهای ابر
در فرنگستان گلشن شد کپستان بهار
چشم، نرگس، برگ گل، لب، سبزهٔ نوخیز، خط
رخ، بهار و کاکلت، ابر پریشان بهار
هر کف خالی بود دست نگارین دگر
سایه گستر بر زمین شد ابر احسان بهار
شد نسیم نوبهاران روح در جسم زمین
خاک را جویا روان بخشید باران بهار
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر توصیف زیباییهای بهار و تاثیرات آن بر طبیعت است. شاعر با بوسیدن درختان نخل و اشاره به گلهای چمنی، از نعمتهای بهار و بارانهایی که زندگی را به خاک بازمیگردانند، صحبت میکند. بهار را به عنوان زمانی پر از شگفتی و زیبایی توصیف میکند که گلها به بار میآیند و زمین جان تازهای میگیرد. در نهایت، شاعر به عظمت و تازگی بهار و تاثیر آن بر جهان پیرامون اشاره میکند.
هوش مصنوعی: هر بار که نخل را بوسیدم، به لطف فصل بهار، گلهای زیبایی در چمن بر سرم ریختند.
هوش مصنوعی: از هر قطره باران که به زمین میافتد، گلی میروید و به نظر میرسد که مانند دانهای که به خاک افشانده شده، در فصل بهار میبالد.
هوش مصنوعی: وقتی که در باغ چمن نرگس از دیدن زیباییها سردرگم نباشد، این به این خاطر است که چشمها هرگز از نعمتهای گوناگون بهاری سیراب نمیشوند.
هوش مصنوعی: غنچهها با کمک رگهای ابر بسته میشوند و به این ترتیب، گلشن در سرزمین فرنگ به یک باغ پر از زیبایی و سرزندگی تبدیل میشود که بهار در آن به وضوح حس میشود.
هوش مصنوعی: چشمهایت مانند نرگس و برگهای گل زیبا هستند، لبهایت شاداب و سبز، و خط چهرهات مانند بهار تازه و کاکل تو همانند ابرهای بهاری است که پراکندهاند.
هوش مصنوعی: هر دست خالی به دست دیگری آراسته میشود، مانند اینکه ابرهای رحمت در بهار بر زمین سایه میافکنند.
هوش مصنوعی: نسیم دلانگیز بهاری در جسم خاک نفوذ کرده و باران بهاری روح و زندگی را به زمین میبخشد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بوی گل می آیداز چاک گریبان بهار
تا ز تیغ کیست این زخم نمایان بهار
می توان دانست داغ آتشین رخساره ای است
زآتشی کز لاله افتاده است در جان بهار
بهر ایمان باختن هر شبنم گل چشمکی است
[...]
ساغری دارد به کف هر قطره باران بهار
فیض ساقی گشته مفت باده نوشان بهار
عیش بر هم می خورد خوی لطافت بار کیست
از هوا غافل مشو جان تو و جان بهار
زخم کاری می برد رنگ از رخ (و) رخسار باغ
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.