زورآوران که پنجهٔ افلاک می برند
در کاسهٔ امل چه به جز خاک می برند
آنانکه شبنم گل شب زنده داری اند
فیض سحر به دیدهٔ نمناک می برند
آنجا که نوش داروی شادی دهند ساز
البته نسخه از ورق تاک می برند
پروانه طینتان که به شمع یقین رسند
بال پرش ز شعلهٔ ادراک می برند
مردان به روی خاک سربندگی نهند
زان پیشتر که سر به ته خاک می برند
آیینه خاطران که به روی تو واله اند
بس فیضها که از نظر پاک می برند
در زیر خاک واصل دریای رحمت اند
آنانکه چون حباب دل پاک می برند
از بهر قوت وقت سرانجام راه را
رشندلان ز شعلهٔ ادراک می برند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
خلقی جنازه با دل غمناک میبرند
آب حیات را به سوی خاک میبرند
یا آنکه تنگ بود جهان از شکوه او
او را مسیحوار بر افلاک میبرند
نینی پی علاج به مأوای دیگرش
[...]
جمعی که زیر خاک دل پاک می برند
با خود بهشت را به ته خاک می برند
روحی که شد لطیف چو شبنم در این چمن
با صد کمند مهر به افلاک می برند
در حشر سر ز روزن جنت بر آورند
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.