بیرخت گل در چمن آشفتگیها میکند
غنچه با بوی تو در یک پیرهن جا میکند
پیش پیش رنگ رخسار خود از خود میرویم
در چنین دوری که چشمت کار صهبا میکند
راز در هر دل که جا گیرد نفس نامحرم است
عاشقان را دم زدن چون صبح روشن میکند
باز دل را دیدهام جویا هلاک درد هجر
با سر زلف نکویان میل سودا میکند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.