خصم چون گردید عاجز بردباری پیشه کرد
مار چون بی دست و پا شد، خاکساری پیشه کرد
همچو شمع و شعله می میرد زیکدم هجر او
در جهان با دشمن خود هر که یاری پیشه کرد
بر رخش در خواب غفلت زدخوی خجلت گلاب
آنکه از کردار زشتش شرمساری پیشه کرد
گشته باران آبروی عالم از افتادگی
شد عزیز مصر خوبی آنکه خواری پیشه کرد
تا در دلها از او جویا بود یک کوچه راه
دم به دم آن کس که همچون نای زاری پیشه کرد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.