سهی سروی که رفتارش ز دل خوناب می ریزد
ز هر نقش قدم رنگ گل مهتاب می ریزد
دل هر کس که بگدازد ز سوز نالهٔ بلبل
به جای اشک از مژگان گلاب ناب می ریزد
شب بیداد هجرانت ز بس بر خویش می پیچم
ز دل تا دید اشکم رنگ صد گرداب می ریزد
شود گر روبرو با شعلهٔ رخسار او یکره
زکف مشاطه را آیینه همچون آب می ریزد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
صفای عارضش ته جرعه بر مهتاب می ریزد
لبش بیهوشدارو در شراب ناب می ریزد
نمی دانم چه خصمی با نوای بلبلان دارد
که شبنم هر سحر در گوش گل سیماب می ریزد
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.