گنجور

 
جویای تبریزی

عیب نخوت در لباس فقر عریان تر شود

در ضعیفی ها رگ گردن نمایان تر شود

در گشاد کارهای بسته چندین غم مخور

هر قدر پیچد گره بر خویش چسبان تر شود

کارهای مشکل آسان می توان شد به سعی

لیک اگر بر خود نگیری مشکل آسان تر شود

دل پشیمان شد ز ترک باده پیش از بهار

چون به جوش آمد گل و بلبل پشیمان تر شود

جان پاک از غفلت دلها فتد در اضطراب

زان نفس در خواب راحت تند جولان تر شود

شوخ من جویا نماید با پری نسبت درست

جلوهٔ مستور او چندانکه پنهان تر شود