سر به دورانت تهی از آرزو هرگز مباد
خالی از صاف خیالت این کدو هرگز مباد
آب و رنگ آن گل رو سایه پرورد حیاست
آتش می پرده سوز شرم او هرگز مباد
داغ خواری لازم روی طلب باشد چو ماه
در جهان یارب کسی بی آبرو هرگز مباد
بر جراحت سونش الماس ریزد ناصحم
چاک دل منت کش زخم رفو هرگز مباد
حسن را با ناز جویا اختلاط رنگ و پوست
از گل رویش جد این رنگ و بو هرگز مباد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.