گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
جویای تبریزی

چنان به پیش فلک نالم از غمت شب‌ها

که خون دل می‌چکد از دیده‌های کوکب‌ها

چو بسته خون دلم را به خویش می‌آرد

برای خنده گشایم اگر ز هم لب‌ها

نگاه برق گذارش چو شمع دل‌ها گشت

شرار شعلهٔ آهم شده است کوکب‌ها

دلم ز سختی ره ناله می‌کند چو جرس

که سنگ راه طلب گشته است مطلب‌ها

نمی‌کشم دم گرمی به کام دل جویا

ز ترس ریزش این آبگینهٔ قالب‌ها

 
 
 
صائب تبریزی

زهی به غمزه جان‌سوز برق مذهب‌ها

به خنده شکرین نوبهار مشرب‌ها

به یک کرشمه که در کار آسمان کردی

هنوز می‌پرد از شوق چشم کوکب‌ها

سبکروان به نهانخانه عدم رفتند

[...]

سیدای نسفی

چو غنچه تا به تبسم کشاده‌ای لب‌ها

برند نام تو مردم به جای یارب‌ها

ندا کنند به کوی تو زاهدان شب‌ها

زهی به غمزه جانسوز برق مذهب‌ها

حزین لاهیجی

زهی ز خط تو خرّم، بهار مشرب‌ها

حلال بر همه‌کس خون توبه، زان لب‌ها

چه جادوی است ندانم؟ که می‌کند با دل

به یک کرشمه نگاه تو، طیٓ مطلب‌ها

هوای ابر غنیمت بود، که می‌ترسم

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه