کجا روم که به دردم رسید و هیچ نگفت
فغان که نالهٔ زارم شنید و هیچ نگفت
چو دید شوخی شبنم ببرگ گل در باغ
لب از حجاب به دندان گزید و هیچ نگفت
گرفتمش سر راهی به خاک و خون غلطان
رسید بر سرم، آهی کشید و هیچ نگفت
بگفتمش که کباب نگاه کیست دلم
به خنده جا نب من گرم دید و هیچ نگفت
شنید شکوهٔ اغیار را ز من جویا
ز غیر خاطرش از جان رمید و هیچ نگفت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر در مورد احساس تنهاهی و بیکسی است. شاعر به درد و رنج خود اشاره میکند و از اینکه هیچکس به فریادش پاسخ نمیدهد، گلهمند است. او با تمثیلهایی چون شبنم و باغ، به زیباییها و خوشیهای زودگذر اشاره میکند، اما همچنان ناتوانی در بیان احساسات و درد خود را حس میکند. در نهایت، شاعر نشان میدهد که حتی وقتی دیگران به او گوش میدهند، همچنان نسبت به درد او بیتوجه هستند و هیچ نمیگویند.
هوش مصنوعی: کجا بروم که کسی به دردهایم توجه کند و دردی را که دارم نشنیده بگیرد؟ هیچکس فریاد و نالهام را نشنید و حرفی نزد.
هوش مصنوعی: وقتی که شبنم را بر روی گلهای باغ دید، لبش را از روی حیا به دندان گزید و هیچ حرفی نزد.
هوش مصنوعی: در مسیر زندگی، شخصی را ملاقات کردم که در حالتی سخت و به شدت رنجیده بود. او به من نگاهی انداخت و اگرچه دردی عمیق در دل داشت، اما چیزی نگفت و فقط آهی از سر اندوه برآورد.
هوش مصنوعی: به او گفتم که آیا کباب نگاه تو متعلق به چه کسی است؟ دلم به خاطر دیدن او گرم شده بود و او هیچ پاسخی نداد.
هوش مصنوعی: شخصی از من دربارهٔ شکایات دیگران سوال کرد، اما آن فرد به خاطر مسائل دیگر از من دوری کرد و هیچ حرفی نزد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تپید و از لب ساحل رمید و هیچ نگفت
بخود خزید و نفس در کشید و هیچ نگفت
سوی ستاره رقیبانه دید و هیچ نگفت
تبسمی بلب او رسید و هیچ نگفت
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.