کوکب به فلک زآتش پنهان که جسته است؟
این مشت شرر از دل سوزان که جسته است؟
از دل نشنیدیم بجز رایحهٔ درد
این قطرهٔ خون از سر مژگان که جسته است؟
تا دامن محشر ز تک و تاز نماند
این گوی فلک از خم چوگان که جسته است؟
هر ذرهٔ ناچیز از او طور تجلی است
این روشنی از شمع شبستان که جسته است؟
از پرتو او هر مژه ام شد رگ برقی
این کوکب روشن زگریبان که جسته است؟
خاکستر آیینهٔ دلهای سیاه است
این گرد ندانم که زدامان که جسته است؟
افروخته جویا زنگه بزم دو عالم
این برق ز ابر صف مژگان که جسته است؟
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
یارب دل خون گشته ز مژگان که جسته است؟
این قطره گرم از دل سوزان که جسته است؟
شد پله میزان ز فروغش ید بیضا
این لعل گرامی ز رگ کان که جسته است؟
در دایره نه فلک آرام ندارد
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.