دل و ستم ز کار افتاد از پرکاری چشمت
تنم لاغر چو مژگان است از بیماری چشمت
شدم آباد ویرانی چو منظور تو گردیدم
خرابی را عمارت می کند معماری چشمت
دل خون گشته ام را می کشد بر خار مژگانش
نباشد بیش ازین با عاشقان دلداری چشمت
حذر اولی ز بدمستی که خنجر در کفش باشد
از آن ترسم که مژگانت نماید یاری چشمت
زبان فهم نگه شاید به این معنی رسد جویا
نهان با دل ز مژگان است خنجر کاری چشمت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف تأثیر عمیق و دردناک چشم و مژگان محبوب پرداخته است. شاعر از احساساتش، که ترکیبی از عشق و درد است، سخن میگوید و به چگونگی ویرانی و آزار ناشی از زیبایی چشم معشوق اشاره میکند. او احساس میکند که قلبش به خاطر عشقش به معشوق آسیب دیده و از مژگان او، که به مثابه خنجری بر دل او عمل میکند، رنج میبرد. در نهایت، شاعر از نگرانیاش نسبت به تأثیرات منفی این عشق و زیبایی هشدار میدهد و به عمق غم و شوقی که در دل دارد، اشاره میکند.
هوش مصنوعی: دل و جانم از شدت کار و زحمت خسته و افسرده شدهاند؛ چشمان تو چنان زیبا و پرکار هستند که بر روی بدن من آثار ضعف و لاغری را نمایان کردهاند، گویی که من بیمار هستم.
هوش مصنوعی: وقتی که عشق تو به سراغم آمد، ویرانی من به نوعی آباد شد. چشمت مانند یک معمار، خرابیهای زندگیام را به بنایی زیبا و دلنشین تبدیل کرد.
هوش مصنوعی: دل من که به شدت غمگین و جریحهدار است، دیگر نمیتواند بیشتر از این طاقت بیاورد و تحمل کند. نگاه عاشقانهات به من آرامش نمیدهد.
هوش مصنوعی: از مستی دوری کن، چون ممکن است که خنجری در دست داشته باشی. من از این میترسم که مژگان تو به چشمت کمک کند.
هوش مصنوعی: زبان نمیتواند به خوبی مفهوم را منتقل کند، شاید این احساس به این دلیل باشد که دل از رازها و سکوتها آگاه است. چشمان تو مانند خنجری عمل میکند که به عمق وجود انسانی نفوذ میکند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.