چشم وحدت بین چو بگشاییم ما همچون حباب
فارغ از خود عین دریاییم ما همچون حباب
هستی ما مانع نظارهٔ دیدار گشت
پردهٔ چشم تماشاییم ما همچون حباب
می شود لبریز کیفیت دل از بالای عشق
ساغر سر جوش دریاییم ما همچون حباب
زندگی خواهی اگر جاوید، دم را پاس دار!
تا نفس باقی است برپاییم ما همچون حباب
سینه را درهم درد جوش تمنا هر نفس
با هواها بر نمی آییم ما همچون حباب
داد از هجران که شبهای غمت پا تا بسر
اشک و آه درد پیراییم ما همچون حباب
دیدهٔ ما خود زحیرت پردهٔ ما گشته است
ورنه جویا چشم بینایم ما همچون حباب
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.