ماییم ز مشرب مغانه
در کوی مغان گرفته خانه
همواره می مغانه نوشیم
بر نغمه چنگ یا چغانه
عشق است ترانه گو درین بزم
غافل منشین ازین ترانه
زاهد که ز زهد خشک خواند
این تازه ترانه را فسانه
از سبحه مقید عدد ماند
کی راه برد به آن یگانه
جامی که ز دیدن حجب بود
در رفع حجاب جاودانه
چون دید که آن حجب جز او نیست
برخاست حجابش از میانه
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
گویند که نیکبخت و بدبخت
هست از همه چیز در فسانه
یک جای دو خشت پخته بینی
پخته به تنور در میانه
این بر شرف مناره افتد
[...]
ای قدر توشمس و آسمان ذره
وای رای تو شمع و شمس پروانه
بادا همه ساله ذخرة الدین
آسوده ز فتنه زمانه
شهزاده شیر دل فریدون
آن چون پدر از جهان یگانه
میری که ز قدر درگهش را
[...]
ز آمیزش این چهارگانه
شد خوشنمک این چهارخانه
ای راه تو بحر بی کرانه
عشق تو ندیم جاودانه
از عشق تو صد هزار آتش
در سینه همی زند زبانه
گر بنماید زبانهای روی
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.