در ره تو ز دیده پا کردم
خاک پایت به دیده جا کردم
بستم از هر چه بود چشم امید
پس به روی تو دیده وا کردم
سینه را از خیال غمزه تو
هدف ناوک بلا کردم
هر نمازی که روی در قبله
دور از ابروی تو ادا کردم
چون تو برداشتی ز رخ پرده
پیش ابروی تو قضا کردم
دوش در ترک عشق با جامی
تا دم صبح ماجرا کردم
گفت برخیز کز محالات است
ترک کاری که عمرها کردم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
عاقبت مملکت رها کردم
خویشی از خانه پادشا کردم
گفت ای شاه من خطا کردم
این ز نسیان نه از رضا کردم
روی در قبله وفا کردم
حق مسجد که بود ادا کردم
کفت هی! هی! عجب خطا کردم
که به این بوالهوس وفا کردم
هجوت ای دزد پربها کردم
دیگرت بر چراغ پا کردم
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.