گنجور

 
جامی

چیست خور در خم این دایره خرگاهی

عکسی از شعشعه طلعت شاهنشاهی

آن که خورشید ازل دوخته از رشته نور

بر قد دولت او خلعت ظل اللهی

بر در بار جلالش به تواضع باشند

سروران طوق کش ربقه دولتخواهی

ماه و ماهی شده زو صاحب دینار و درم

فیض و احسان وی از ماه بود تا ماهی

حاجتش نیست در اسرار ممالک به وزیر

می دهد منهی غیبش ز همه آگاهی

محمل آن کس که نه بر راه سلامت راند

می کشد باز زمام وی ازان بیراهی

چون جهد از کف شیران مصاف آور او

خصم ملکش که ز بس حیله کند روباهی

مدت دولت فراندهیش ایمن باد

همچو دور فلک از منقصت کوتاهی