جهد مل کن که باز عهد گل است
عهد گل را قرینه جهد مل است
سایه بر هر خسی کی اندازد
سنبل تو که سایه بان گل است
جان صدپاره ام کند به تو میل
میل اجزا بلی به سوی کل است
هندوی عقل را به طوق بلا
حلقه زلف تونهاده غل است
ناله نای سوزناکتر است
گرچه زخمی که هست بر دهل است
پیش طوفان عشق حیله عقل
همچو بر رهگذار سیل پل است
از صراحی دوباره قلقل می
پیش جامی به جای چارقل است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ماده هیلا و نام نر غیلاست
کارشان کردن بدی و بلاست
لب لعلت، که روح بخش دل است
برگ گل از لطافتش خجل است
شرع فرع است و مصطفی اصل است
مصطفی جد و شرع چون نسل است
دست شیخ ارچه از فتوح ملاست
بر تن بیثبات دست بلاست
استوا را حقیقت استیلاست
عرش تعظیم ذات عز و علاست
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.