گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
جامی

به شب فروخته رو خانهٔ که می‌پرسی

به شمع ره سوی کاشانهٔ که می‌پرسی

به عشوه در حرم کعبه پرسیم خانه

چه کعبه و چه حرم خانهٔ که می‌پرسی

ز زلف و خال تو دل‌های ما گرفتارند

خبر ز دامگه و دانهٔ که می‌پرسی

به هر زبان ز تو افسانه‌ای و خسته‌دلان

نهاده گوش که افسانهٔ که می‌پرسی

دل هزار کس از عشق توست دیوانه

ولی تو از دل دیوانهٔ که می‌پرسی

ز جام لعل تو مست است عقل ازو هردم

حدیث ساغر و پیمانهٔ که می‌پرسی

یکی‌ست گنج به ویرانه جهان جامی

سراغ گنج به ویرانهٔ که می‌پرسی

 
 
 
فانوس خیال: گنجور با قلموی هوش مصنوعی
قاسم انوار

دلا، ز باده و خُم‌خانهٔ که می‌پرسی؟

ز چشم و غمزهٔ مستانهٔ که می‌پرسی؟

هزار خانه برانداخت عشق عالم‌سوز

درین خرابه تو از خانهٔ که می‌پرسی؟

گذشت نوبت کیخسرو و فریدون شد

[...]

امیر شاهی

دلا ز نرگس مستانهٔ که می‌پرسی؟

سری به خواب خوش، افسانهٔ که می‌پرسی؟

اسیر سلسله تست عالمی، لیکن

تو حالت دل دیوانهٔ که می‌پرسی؟

مگو که یار دگر خانه ساخت در دل تو

[...]

شاهدی

بگو به یار که کاشانهٔ که می‌پرسی

منم خراب تو ویرانهٔ که می‌پرسی

حدیث زلف تو امشب حکایتی است دراز

تو خوابناک ز افسانهٔ که می‌پرسی

منم که خلوت دل کردم از غم‌آبادت

[...]

اسیر شهرستانی

خراب گشته ز ویرانه که می پرسی

شکایت از دل دیوانه که می پرسی

ز شیخ و شاب نسبنامه که می جویی

حدیث عاقل و دیوانه که می پرسی

اگر چراغ نباشد گلاب کی باشد

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه