گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
جامی

ای ترک نازنین بشکن گوشه کلاه

آشوب جان شاه شو و فتنه سپاه

دریوزه جمال کنان از تو روز و شب

گردند گرد خانه تو آفتاب و ماه

تیغت کشیده صد الف و زخم تیر تو

هرجا چو دو رهی به درون کرده است راه

لوحیست گوییا تن من کز غمت بر او

سر تا به پانوشته شده ست آه آه آه

خواهم ز ضعف تن شوم از دیده ها نهان

از بس که کاهشم دهد این عشق کوه کاه

تا در ره سپاه تو پنهان بایستم

ایمن ز چاوشان به جمالت کنم نگاه

تا شد به دور لعل تو معمور میکده

جامی نه میل مدرسه دارد نه خانقاه