گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
جامی

صوفی شهر آن به انواع فضایل متصف

باده خورد و شد به فضل باده خواران معترف

ساخت جاروب حریم میکده موی سفید

خرقه پشمینه در پای خم افکند از کتف

خرده چون شین در سر شاهد کن و شمع و شراب

تا شوی بالانشین بر اهل عشرت چون الف

آن جبین بین برتر از ابرو که پنداری شده ست

عطف دامان مه روشن هلال منخسف

حرف آن قامت مزن با مایل طوبی که او

خاطری دارد ز سمت استقامت منحرف

طبع نادان را ز دانا شادتر دارد سپهر

ز انتظام افتد چو کار پیر خوانندش خرف

شاهد مقصود را پرده حجاب هستی است

جز به جام می نشد بر جامی این سر منکشف

 
 
 
فانوس خیال: گنجور با قلموی هوش مصنوعی
وطواط

ای ز اخلاف تو تازه گشته آثار سلف

مملکت را چون تو نآمد از سلف هرگز خلف

زان خلف ماندی ز شاهان سلف ایام را

کز تو در فردوس آسودست ارواح سلف

پایگاه شرع را از احترام تو علو

[...]

سوزنی سمرقندی

آن خداوندی که فردوس است ازو شهر نسف

اهل حضرت راست از اقبال او جاه و شرف

بر خلایق ناید از وی جز مراعات و لطف

مردمی از خلق او زاید چو لؤلؤ از صدف

نیست جز وی در صف آزادگی دارای صف

[...]

ادیب صابر

آن خداوندی که عالی شد بدو نام شرف

از طرایف مدح او توزد همی نام طرف

تا نیابی بر او ضایع بود رنج طمع

تانگویی نام او مشکل بود نام شرف

خدمت درگاه او توقیع انعام نعیم

[...]

ابن یمین

گر شود در عشق جانان جان شیرینم تلف

هر زمان افزون بود دل را بمهر او شعف

چشم من گر رسته دندانش را بیند بخواب

از خیال روی او گوهر شود همچون صدف

همچو چنگ از پیش بر نارم سر اندر بندگیش

[...]

مشاهدهٔ ۲ مورد هم آهنگ دیگر از ابن یمین
جامی

نقد عمر زاهدان در توبه از می شد تلف

قل لهم ان ینتهوا یغفر لهم ما قد سلف

جرعه ای کز ساغر اهل صفا ریزد به خاک

خاک آن بر خون ارباب ریا دارد شرف

نکته عرفان مجو از خاطر آلودگان

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه