ای خوش آنان که خم طره یاری گیرند
یکدم از پیچ و خم دهر کناری گیرند
تا ازین لجه رسد زورق امید به لب
لب جوی و لب جام و لب یاری گیرند
تا درین بی سر و بن صیدگه آزاد زیند
جا سر کوهی و منزل بن غاری گیرند
هیبت بادیه فقر و فنا بین که در او
هر صف مورچه را خیل سواری گیرند
بی قرارند چون آتش ز غمت سوختگان
تا نمیرند چه امکان که قراری گیرند
تیزبینان نظر از کحل بصر دوخته اند
در رهت کحل بصیرت ز غباری گیرند
جامی و روی به خاک در تو چون ز حرم
هر یک از کعبه روان راه دیاری گیرند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به تصویر کشیدن حال و هوای عاشقانی میپردازد که در جستجوی وصال یار و عشق هستند. شاعر به آنها سفارش میکند که از پیچیدگیهای زندگی دوری گزینند و به دنبال امید و ارتباط با محبوب خود باشند. عشق و فراق، آنها را آتشزده و بیقرار کرده است. در این میان، کسانی که از بصیرت و آگاهی برخوردارند، میتوانند به درک بهتری از عشق برسند و در جستجوی حقیقت باشند. نهایتاً، شاعر اشاره میکند که هر عاشق باید همواره در پی دیاری باشد که در آن به آرامش برسد، همچون سفر به کعبه که نماد جایگاه مقدس و عشق است.
هوش مصنوعی: خوشا به حال کسانی که لحظهای قرار میگیرند و در عین حال از زیباییهای عشق و محبت لذت میبرند؛ آنان میتوانند از پیچیدگیهای زندگی دوری گزینند.
هوش مصنوعی: تا زمانی که قایق امید به کنار جوی و لبههای جام و یاری برسد، هنوز در حال عبور از این طوفان و امواج هستیم.
هوش مصنوعی: در این مکان بیساختار و بدون قاعده، شکارگاه آزاد است. به دنبال یک مکان بلند مثل قلهی کوه یا جایی درون غار باشید که بتوانید زندگی کنید.
هوش مصنوعی: نگاه کن به شکوه و عظمت بیابان فقر و نابودی که در آن، هر صف از مورچهها به عنوان سواری مورد توجه قرار میگیرد.
هوش مصنوعی: سوختگان عشق تو بیقرارند، مانند آتش که درونشان شعلهور است. تا زمانی که وجودشان نابود نشده، چگونه ممکن است به آرامش برسند؟
هوش مصنوعی: افراد باهوش و تیزبین، برای رسیدن به حقیقت و شناخت بهتر، از بینایی عادی خود فراتر رفته و به بینش عمیقتری دست مییابند. آنها مانند افرادی هستند که با دقت و هوشیاری به دنبال حقیقت میگردند و نمیگذارند غبارهایی که ممکن است جلوی دیدشان را بگیرد، مانع آنها شود.
هوش مصنوعی: در اینجا به تصویر کشیده شده که وقتی دوست و معشوق به خاک میافتند، همچون زائرانی که از حرم کعبه بیرون میآیند، هر یک به سمتی میروند و به دنبال مقصدی میگردند. این بیان، نوعی احساس جدایی و سفر را به نمایش میگذارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
نقدها را بُوَد آیا که عَیاری گیرند؟
تا همه صومعه داران پیِ کاری گیرند
مصلحت دیدِ من آن است که یاران همه کار
بِگُذارَند و خَمِ طُرِّهٔ یاری گیرند
خوش گرفتند حریفان سرِ زلفِ ساقی
[...]
ای خوش آنانکه سحر دامن یاری گیرند
قدح باده پی دفع خماری گیرند
رفعت پیر مغان بین که فلک را به نجوم
ز آتش غیرت او دود شراری گیرند
خاک آن شاه و شانم که گه کشتن خلق
[...]
مهر را سوختگان بوته خاری گیرند
ماه را زنده دلان شمع مزاری گیرند
چون گشایند نظر مملکتی بگشایند
باز چون چشم ببندند حصاری گیرند
آسمانها مگر از گردش خود سیر شوند
[...]
نقدها را بود آیا که عیاری گیرند؟
تا همه شیعه نمایان پی کاری گیرند؟
هان مکن دعوی ایمان و تشیع فاسق!
زانکه رسوا شوی آن دم که عیاری گیرند!
مهر پیغمبر و آلش به زبان ناید راست
[...]
نقدها را بود آیا که عیاری گیرند
تا همه صومعه داران پی کاری گیرند
مصلحت دیدِ من آنست که یاران همه کار
بگذارند و سرِ زلف نگاری گیرند
خوش گرفتند حریفان سرِ زلف ساقی
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.