به فکرت خواستم کز سر وحدت یابم آگاهی
خطاب آمد که از پیر مغان خواه آنچه می خواهی
کشم رخت ارادت بر در پیر مغان روزی
اگر دولت کند دمسازی و توفیق همراهی
نگویم با علو همتش زین اطلس والا
که دانم بر قد قدرش کند این جامه کوتاهی
شد از دیوان قسمت هر کسی را نامزد چیزی
من و جام صبوحی زاهد و ورد سحرگاهی
چه سود ای شیخ هر ساعت فزودن خرمن طاعت
چو نتوانی که یک جو از وجود خویشتن کاهی
به رقص آ ذره سان جامی چو آمد شامل حالت
فروغ آفتاب حشمت و جاه جهان شاهی
به اقبال قبول طبع شاه آوازه نظمت
چو صیت دولتش خواهد گرفت از ماه تا ماهی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به جستجوی روشنی و آگاهی از طریق پیروی از یک پیر (معلم) میپردازد. او اظهار میکند که اگر فرصتی برای همکاری و همنشینی با آن پیر و بهرهمندی از دانش او پیدا کند، ارزشمند است. شاعر به خودآگاهی اشاره میکند و میگوید که هر کسی به نحوی از زندگی و قدرت خود بهرهمند میشود، اما برای او، داشتن یک جام شراب و لذت بردن از زندگی اهمیت بیشتری دارد. او نقدی به عبادت و طاعت بیمعنا میکند اگر که انسان نتواند از وجود خود در زندگی بهرهبرداری کند. در نهایت، شاعر بر لذتهای زندگانی و زیباییهای آن تأکید میکند و به تأثیر این لحظات بر روح انسان اشاره میکند.
هوش مصنوعی: به فکر رسیدم که از راه یگانگی و اتحاد دانشی به دست آورم. صدایی به من گفت که برای آنچه که میخواهی، از پیر مغان کمک بگیر.
هوش مصنوعی: اگر روزی فرصتی پیش بیاید و سرنوشت به من اجازه دهد، محبت و ارادت خود را به درگاه پیر مغان خواهم کشید و در کنار او خواهم بود.
هوش مصنوعی: نمیخواهم بگویم که به خاطر بلندی همت او، این پوشش زیبا و گرانبهاست؛ چون میدانم که شایستگی و عظمتش به قدری است که این لباس برای او یعنی کوتاهی و نابسندگی است.
هوش مصنوعی: هر کسی در زندگی خود چیزی را نصیب میشود، من هم پیالهای از شراب و ذکر سحرگاهی را انتخاب کردهام.
هوش مصنوعی: ای شیخ، چه فایده دارد که هر لحظه بر تعداد عبادتها و اعمال نیک خود اضافه کنی، اگر نتوانی حتی یک ذره از وجود خود را کم کنی و از خود فرار کنی؟
هوش مصنوعی: وقتی ذرهای از نور در جامی قرار گیرد، حالتی شگفتانگیز پیدا میکند و زیبایی و جلال آفتاب را به نمایش میگذارد؛ درست مانند شکوه و عظمت یک پادشاه در جهان.
هوش مصنوعی: اگر طبع و سلیقه شاه به آوازهی نظم و شعر تمایل پیدا کند، شهرت و اعتبار دولت او در هر ماه به اندازهی زیبایی یک ماه خواهد درخشد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
نباشد بس عجب شاها! اگر شادی کند شاهی
ز چون تو شه، که شاهان چون ستاره اند و تو ماهی
چنان کز تو به نزدیک منست ای خسرو آگاهی
ز تو تا خسروان چندان بود کز ماه تاماهی
ایا مر گاه شاهی را به جای یوسف چاهی
[...]
به من بگذشت ناگاهی جهان افروز دل خواهی
قدش نازنده چون سروی رخش تابنده چون ماهی
ز قیرش بر سمن دامی ز مشکش پرشکر مهری
زسحرش در مژه تیغی ز سیمش در زنخ چاهی
بدو گفتم نگارینا زمانی مگذر از پیشم
[...]
الا ای نقش کشمیری الا ای حور خرگاهی
به دل سنگی به بر سیمی به قد سروی به رخ ماهی
شه خوبان آفاقی به خوبی در جهان طاقی
به لب درمان عشاقی به رخ خورشید خرگاهی
خوش و کش و طربناکی شگرف و چست و چالاکی
[...]
زهی ملک لطافت را وجودت نازنین شاهی
جهان عالم آرایت سپهر حسن را ماهی
ز مهر رویت ار عکسی فتد بر عالم خاکی
هزاران ماه کنعانی بر آرد سر ز هر چاهی
بگرد غنچه خندان در آمد سبزه خطت
[...]
نگاری کز رخ چون مه کند بر نیکوان شاهی
بهشتست او که اندر وی بیابی هرچه می خواهی
اگرچه عاشقانش را بهشت اندر نظر ناید
غلام هندوند اورا همه ترکان خرگاهی
ایا دنیا زتو گلشن بعشق تست جان درتن
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.