ای صفات تو نهان در تتق وحدت ذات
جلوه گر ذات تو از پرده اسما و صفات
ما گرفتار جهت از تو نشان چون یابیم
ای سراپرده اجلال تو بیرون ز جهات
از ندای تو درافتاد صدایی به حرم
خاست صد نعره لبیک ز اهل عرفات
مشرب زهد کجا چاشنی عشق کجا
آن یکی ملح اجاج آمد و این عذب فرات
ما نداریم مشامی که توانیم شنید
ورنه هر دم رسد از گلشن وصلت نفحات
به وفای تو درآمیخت چنان آب و گلم
که دمد بعد وفات از گل من بوی وفات
مرد جامی به سر تربت او بنویسید
هذه روضة من حل به العشق فمات
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بررسی و توصیف خداوند و صفات او میپردازد. شاعر به وحدت و زیبایی ذات الهی اشاره کرده و میگوید که این ذات در اسما و صفاتش جلوهگر است. انسانها از نشانههای الهی دور هستند و نمیتوانند به راحتی به حقیقت او دست یابند. با نگاهی به عرفان و عشق، شاعر تضادی بین زهد و عشق نشان میدهد و به جاذبههای آسمانی و ارتباطات معنوی اشاره میکند. به وفای الهی و پیوند انسان با او اشاره میکند و در نهایت شاعری را به تصویر میکشد که در مرگش بر عشق خود تأکید میکند و نشاندهنده قدرت و زیبایی این عشق است.
هوش مصنوعی: ای ویژگیهای تو که در اتحاد ذات پنهان است، ظهور ذات تو از پس نامها و صفات نمایان میشود.
هوش مصنوعی: ما در جستجوی نشانهای از تو هستیم، ای پناهگاه بزرگ و عظمتت، که چگونه میتوانیم خارج از این جهات و محدودیتها تو را بیابیم.
هوش مصنوعی: از صدای تو ندا و صوتی در حرم برخاست و صدای لبیک از اهل عرفات به گوش رسید.
هوش مصنوعی: در اینجا شاعر به مقایسه دو نوع از رویکرد به زندگی میپردازد. زهد و خودداری از دنیا با عشق و احساسات عمیق، تفاوت زیادی دارند. زهد مانند یک ماده تلخ و خشک است، در حالی که عشق همچون آبی شیرین و طراوت بخش است. این تضاد نشان میدهد که در واقع، نمیتوان همزمان به هر دو دامن زد، زیرا مسیرهای آنها کاملاً متفاوت است.
هوش مصنوعی: ما قدرتی در حس بویایی نداریم که بتوانیم عطر همراهی با تو را بشنویم، وگرنه هر لحظه بوی خوشی از گلستان وصال تو به ما میرسد.
هوش مصنوعی: دوست وفادار تو آنقدر در وجودم تاثیر گذاشته که حالا هم بعد از اینکه به پایان برسم، از من بویی از وفا و محبت حس خواهد شد.
هوش مصنوعی: مردی در کنار مزار او نوشت: "این باغی است که عشق در آن بر او تاثیر گذاشت و جانش را گرفت."
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای به عدل تو جهان یافته از جور نجات
دولت و ملک ملک را زبقای تو ثبات
گر بنازند وزیران کُفات از تو سزد
زانکه هم شمس وزیرانی و هم صدر کفات
آن وزیری تو که از بعد رسول قُرَشی
[...]
دوستان با جگرِ تشنه رسید آب حیات
کوریِ مدّعیان را به محمّد صلوات
شکرِ حق را که نمردیم و رسیدیم به کام
عاقبت هم اثری روی نمود از دعوات
ما به فروسِ ملاقات رسیدیم و حسود
[...]
تا قلندر نشوی راه نیابی به نجات
در سیاهی شو، اگر میطلبی آب حیات
موی بتراش و کفن ساز تنت را از موی
تا درین عرصه نگردی تو بهر مویی مات
به یلک هر دو جهان را یله کن، تا چو یلان
[...]
ای مرا خاک کف پای تو چون آبحیات
در هوای توام از آتش غم نیست نجات
بر رخ همچو مهت نیل صبوحی که کشید
که مرا دیده شد از حسرت او عین فرات
دایه حسن لب لعل شکر بار ترا
[...]
دلبرا چشمه نوشت ببرد آب حیات
بشکر خنده لعلت برود آب نبات
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.