شمارهٔ ۵۳۹
چو جزو لایتجزاست آن دهان بی شک
چگونه جان منش گشت جزو لاینفک
تهی ست سبحه زاهد ز گوهر اخلاص
هزار بار من آن را شمرده ام یک یک
به تیغ حادثه گردون کجا تواند کرد
نهان ز نامه عشقت حکایت ما حک
من آن نیم که شوم تارک سجود درت
گرم رسد به مثل از تو تیغ بر تارک
غمت مباد ترشح کند ز سینه چاک
ز غمزه کاش به هم دوزیش به یک ناوک
دبیر صنع نوشته ست گرد عارض تو
به مشک ناب که الحسن و الملاحة لک
بشوی دل ز قوانین عقل و دین جامی
که سر عشق بدینها نمی شود مدرک
🖰 با دو بار کلیک روی واژهها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها میتوانید آنها را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
🖐 شمارهگذاری ابیات | وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف) | 🔍 شعرهای مشابه (وزن و قافیه) | ارسال به فیسبوک
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
🎜 معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است ...
📷 پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی، 📖 راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
حاشیهها
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...