شد به نقش هستی خود بند شیخ خودپسند
ماند محروم از تماشای جمال نقشبند
کور شو گو دیده خودبین که بهر آن جمال
چرخ مجمر آفتاب اخگر بود انجم سپند
کی کند باور که نوشیده ست خضر آب حیات
مرده ای کز مشرب مردان نباشد بهره مند
اهل دل آیینه اند ای شکل نامطبوع خویش
دیده در آیینه طعن و لعن بر آیینه چند
آن که تف بر آینه افکند چون در آینه
دید روی زشت خود تف هم به روی خود فکند
پست همت را ز بالا واردی ناید فرو
گر شکافد سقف مسجد را به اوراد بلند
خواجه صفرایی ست زان رو تلخکام و خشک لب
مانده آب شور جویان بر لب دریای قند
شانه کاری را شمارد از محاسن شیخ شهر
جای آن دارد که گردد پیش رندان ریشخند
دست بگسل جامیا از رشته تسبیح زرق
زانکه نتوان صید مقصودی گرفتن زین کمند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به نقد خودپسندی و نگاه محدود انسانها به خود میپردازد. شاعر به شیخی اشاره میکند که به خاطر خودبینیاش از زیباییهای واقعی محروم مانده و در دنیای خود گرفتار است. او میگوید که فرد خودبین نمیتواند حقیقت را ببیند و مانند کسی است که نمیتواند به آینه نگاه کند و معایب خود را بپذیرد. او به اهل دل توصیه میکند که باید از خود فراتر روند و به حقیقت وجودی خود و دیگران نگاه کنند. در انتها، شاعر به این نکته میرسد که تلاش برای به دست آوردن مقام و موقعیت واقعی باید با صداقت و درک عمیق نسبت به خود همراه باشد، نه با تظاهر و خودفریبی.
هوش مصنوعی: درباره این بیت میتوان گفت که فردی که به خود بزرگ بینی مشغول است، به خاطر وابستگی به تصویر خود، از زیبایی واقعی و عمیق زندگی، که نماد نقشبند است، محروم میماند. او درگیر ظواهر و خودخواهیاش شده و نمیتواند به حقیقت و زیباییهای اطرافش توجه کند.
هوش مصنوعی: این بیت به ما میگوید که باید از خودبینی و خودمحوری دور شویم تا بهتر بتوانیم زیباییهای جهان را درک کنیم. زیبایی و جاذبههای آسمان، مانند ستارههای درخشان که به خاطر نور خورشید به وجود میآیند، ما را به حیرت میاندازند. اگر از دیدگاه محدود خود فاصله بگیریم، میتوانیم حقیقت و زیباییهای بزرگتر را ببینیم.
هوش مصنوعی: چه کسی میتواند باور کند که مردهای که از مشرب مردان بهرهمند نیست، آب حیات را از خضر نوشیده است؟
هوش مصنوعی: آدمهای خوب و با دل، مانند آیینهای هستند که خودشان را در آن میبینند. اگر شکل ناخوشایند خود را در این آیینه مشاهده میکنند، به جای اینکه آیینه را سرزنش کنند، باید به خودشان نگاه کنند و ضعفهایشان را بشناسند.
هوش مصنوعی: کسی که به آینه نگاه کرده و چهره زشت خود را میبیند، به جای قبول واقعیت، بر آینه تف میاندازد و در واقع رفتار زشتی را نسبت به خود نشان میدهد.
هوش مصنوعی: اگر کسی همت و ارادهی بالا نداشته باشد، نمیتواند به جاهای بلند و مرتفع برسد. حتی اگر سقف مسجد هم بشکافد و فضایی باز شود، باز هم با همت پایین به جایی نخواهد رسید.
هوش مصنوعی: آدمی که به سبب دشواریها و تلخیهای زندگی، دلی حزین و زبانی خشک دارد، همچون کسی است که به دریای شیرینی دسترسی دارد، اما طعم شور آبهای دیگر را به یاد میآورد.
هوش مصنوعی: شایسته است که کسی که کار شانه کردن را انجام میدهد، خود را از ویژگیهای خوب شیخ شهر ببیند و در برابر رندها به سخره گرفته نشود.
هوش مصنوعی: دست خود را از زنجیر تسبیح رها کن، زیرا نمیتوانی هدف مطلوبی را با این دام بیفایده به دست آوری.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای نگار خند خندان یک زمان با من بخند
تا کی این خشم تو تا کی چند از این ناز تو چند
شرم بردار از میان و جام می بر دست گیر
بند بگشا از میان و لب ز خندیدن مبند
گر مرا بیبند خواهی بند بگشا از میان
[...]
ای جهانداری که در عهد تو گرگ و گوسفند
نیست این آنرا زیان کار آن نه اینرا سودمند
گوسفند از گرگ ترسان بود در ایام پیش
وندر ایام تو ترسان گشت گرگ از گوسفند
یک جهان گرگان دندان تیز بودند ارچه کرد
[...]
آنکه با عزمش نماید مرکب خورشید کند
وانکه با حلمش نماید توسن افلاک تند
عارضی داری که بر وی همچو من عاشق شوند
گر ز حسن او حکایت پیش حورالعین کنند
آنکه با عزمش بماند مرکب خورشید کند
و آنکه با حلمش نباشد تو سن افلاک تند
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.