شمارهٔ ۲۵۲
درین خرابه مکش بهر گنج غصه و رنج
چو نقد وقت تو شد فقر خاک بر سر گنج
به کشت و کار جهان رخ میار کآخر داو
ز کشت مات شود شاه عرصه شطرنج
به قصر عشرت و ایوان عیش شاهان بین
که زاغ نغمه سراگشته چغذ قافیه سنج
گریز یک دو سه روزی ز حبس حس و جهت
که هست چاره کارت برون ازین شش و پنج
شکنج طره خوبان مگیر و عشوه مخر
که آن شکنجه و بند است مرد را نه شکنج
بسی نماند که آید خزان غرور نگر
که لاله بس نکند از دلال و غنچه ز غنج
ز بخت تیره خود رنج می کشی جامی
ز جنبش فلک و گردش زمانه مرنج
🖰 با دو بار کلیک روی واژهها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها میتوانید آنها را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
🖐 شمارهگذاری ابیات | وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف) | 🔍 شعرهای مشابه (وزن و قافیه) | ارسال به فیسبوک
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
🎜 معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است ...
📷 پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی، 📖 راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
حاشیهها
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...