شمارهٔ ۲۵۰
ای خاک ره تو عرش را تاج
یک پایه ز قدر توست معراج
تو در یتیمی و تو را جای
برتر ز همه چو درة التاج
فخر تو به فقر و تاجداران
آورده به فرق بر درت باج
در تیره شب ضلال خذلان
نور تو شده سراج وهاج
آیات تو در زمانه ظاهر
چون شبگون خط ز صحفه عاج
بر روی زده کف خجالت
با جود کف تو بحر مواج
مشتاق ره تو را مغیلان
در زیر قدم حریر و دیباج
جامی که ز تندباد عصیان
شد خرمن طاعتش به تاراج
اکنون ره معذرت گرفته
مسکین به شفاعت تو محتاج
🖰 با دو بار کلیک روی واژهها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها میتوانید آنها را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
🖐 شمارهگذاری ابیات | وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف) | 🔍 شعرهای مشابه (وزن و قافیه) | ارسال به فیسبوک
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
🎜 معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است ...
📷 پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی، 📖 راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
حاشیهها
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...