ای خاک ره تو عرش را تاج
یک پایه ز قدر توست معراج
تو در یتیمی و تو را جای
برتر ز همه چو درة التاج
فخر تو به فقر و تاجداران
آورده به فرق بر درت باج
در تیره شب ضلال خذلان
نور تو شده سراج وهاج
آیات تو در زمانه ظاهر
چون شبگون خط ز صحفه عاج
بر روی زده کف خجالت
با جود کف تو بحر مواج
مشتاق ره تو را مغیلان
در زیر قدم حریر و دیباج
جامی که ز تندباد عصیان
شد خرمن طاعتش به تاراج
اکنون ره معذرت گرفته
مسکین به شفاعت تو محتاج
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن شعری است که دربارهی مقام و عظمت خاک در برابر آسمان و تقدس آن صحبت میکند. شاعر به مقام والای خاک اشاره میکند و میگوید که درعین حال که در فقر است، برتری خاصی دارد. نور و هدایت این خاک در تیرهروزی و مشکلات به دیگران کمک میکند و آیات آن مشهود هستند. همچنین، شاعر از عشق و اشتیاق به این مقام سخن میگوید و به نیاز انسانها به شفاعت آن اشاره میکند. در نهایت، نوشته به نیاز مسکینها برای طلب کمک و شفاعت از این مقام مقدس ختم میشود.
هوش مصنوعی: ای خاکی که در مسیر تو هست، عرش (آسمان) به خاطر ارزش و مقام تو، یک پایه و تاج دارد و به ارتفاع میرسد.
هوش مصنوعی: تو در وضعیت یتیمی قرار داری، اما تو جایگاهی بالاتر از همه دیگران داری، مانند درخشندگی جواهر تاج.
هوش مصنوعی: شکوه و افتخار تو به خاطر فقر و تهیدستیات است، بهطوری که بزرگان و تاجداران برای ورود به درگاهت باید هزینه بدهند.
هوش مصنوعی: در شب تاریک و کجراهی، نور تو بهعنوان چراغی درخشان و راهنما به حساب میآید.
هوش مصنوعی: آیات تو در این زمان مانند نشانههایی است که در شب دیده میشود، همانند خطوطی که بر صفحه عاج نقش بستهاند.
هوش مصنوعی: بر روی دست تو، که نماد بزرگواریات است، شرم و حیا موج میزند؛ همچون دریای مواجی که در تلاطم و جنب و جوش است.
هوش مصنوعی: شخصی به شدت در انتظار رسیدن به توست، در حالی که در کنار او، فرشها و پارچههای گرانقیمت زیر پا گسترده شده است.
هوش مصنوعی: جامی که به واسطهی طوفان طغیان و نافرمانی به هم ریخته، تمام زحمات و عباداتش به نابودی رفته است.
هوش مصنوعی: حالا این مسکین که از عذرخواهی کنارهگیری کرده، به پشتبانی و کمک تو نیازمند است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بازی که نشد به خورد محتاج
رغبت نکند به هیچ دراج
ای لطف تو در تن هنرجان
وی لفظ تو بر سر فلک تاج
از بهر قبول خویش کرده
جان لطف تو در ضمیر ادراج
روشن ز حدیث تو خرد را
[...]
ای پایه اول تو معراج
نعلین تو فرق عرش را تاج
شاهان ز تو یافت فرقشان تاج
پوشیده ز خلعت تو دیباج
محمود سبکتکین به تاراج
در هند پی تو رفت ای تاج
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.