گنجور

 
جامی

حرز جانهاست نام دلبر ما

ما اعزاسمه و ما اعلی

نام او گنج نامه لاهوت

گنج پنهان غیب ازو پیدا

همه اسما مظاهر ذاتند

همه اشیا مظاهر اسما

لا اری فی الوجود الا هو

محو شد نام غیر و نقش سوی

هستی مطلق است و وحدت صرف

این هو این انت این انا

من و او و تو از میان برخاست

سر وحدت شد از همه یکتا

جان جامی ز نکته وحدت

نشکیبد چو ماهی از دریا