بخش ۶۲ - در بیان آنکه در جهت بودن حق سبحانه و تعالی به اعتبار تنزل است به مرتبه جسم و جسمانیات و الا من حیث هو مبراست از جمیع امکنه و جهات
چون نه جسم است حق نه جسمانی
نه هیولاست نی هیولانی
باشد از حیز و جهت بیرون
وز حدود مشابهت بیرون
هست من حیث ذاته الأقدس
صفت او همین تجرد و بس
لیک چون در مراتب امکان
گشت ظاهر به صورت اعیان
در جهان هر صفت که معروف است
بی تقید به جمله موصوف است
هر چه باشد ز جنس خیر و جمیل
بین ز اوصاف ذات او بی قیل
وانچه نقصی بود در آن واقع
نیست قطعا به سوی حق راجع
بلکه هست آن به ذوق اهل سداد
از قصور قبول استعداد
پس دلالت بر آنکه وصف کمال
هست ز اوصاف ایزد متعال
حمد حق باشد و ستایش او
قابل مستعد ستایش گو
وانکه از قابل است شر و قبیح
نه ز حق بهر حق بود تسبیح
پی اظهار این مراد و مرام
وارد است از نبی علیه سلام
انما الخیر کله بیدیک
لکن الشر لا یعود الیک
حق هم از بهر کشف این مقصود
در کلام مجید خود فرمود
هیچ چیزی ز نامی و جامد
نیست الا مسبح و حامد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چون بیامد بوعده بر سامند
آن کنیزک سبک زبام بلند
برسن سوی او فرود آمد
گفتی از جنبشش درود آمد
جان سامند را بلوس گرفت
[...]
چیست آن کاتشش زدوده چو آب
چو گهر روشن و چو لؤلؤ ناب
نیست سیماب و آب و هست درو
صفوت آب و گونه سیماب
نه سطرلاب و خوبی و زشتی
[...]
ثقة الملک خاص و خازن شاه
خواجه طاهر علیک عین الله
به قدوم عزیز لوهاور
مصر کرد و ز مصر بیش به جاه
نور او نور یوسف چاهی است
[...]
ابتدای سخن به نام خداست
آنکه بیمثل و شبه و بیهمتاست
خالق الخلق و باعث الاموات
عالم الغیب سامع الاصوات
ذات بیچونش را بدایت نیست
[...]
الترصیع مع التجنیس
تجنیس تام
تجنیس تاقص
تجنیس الزاید و المزید
تجنیس المرکب
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.