گفت شاها چو فعل و نیت من
هست بر وفق قابلیت من
قابلیت به جعل جاعل نیست
فعل و فاعل خلاف قابل نیست
هر چه قابل به حسن استعداد
خواست فاعل به غیر آنش نداد
چون شناسا شدم بدین معنی
دستم از کار داشتن اولی
آنچه در من سرشته شد ز ازل
چون نیاید جز آن به فعل و عمل
جنبش و فعل من چه کار آید
کوشش و سعی من چه افزاید
تا به کی روزگار فرسودن
خواهم از کار و بار آسودن
چون ندانم که پی به گنج برم
بی طلب در طلب چه رنج برم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این ابیات به مسأله فعل و نیت خود اشاره میکند و بیان میکند که هر چیزی که از او سر میزند، بر اساس قابلیت و استعداد اوست. او معتقد است قابلیت انسان به خواست و اراده خداوند وابسته است و در نتیجه، هیچ کاری جز آنچه در تقدیر اوست، از او سر نمیزند. شاعر پس از درک این موضوع به این نتیجه میرسد که تلاش و کوششی که میکند، چه فایدهای دارد و چرا باید در عذاب و زحمت باشد وقتی نمیداند آیا به هدفش میرسد یا نه. او به دنبال آرامش و آسودگی از کارهای روزمره است.
هوش مصنوعی: شاها، هنگامی که اعمال و نیتم مطابق با شرایط و تواناییهایم باشد، اینگونه رفتار خواهم کرد.
هوش مصنوعی: عمل و تاثیر آن از ویژگیهای خود فاعل و قابلیت او ناشی میشود و نمیتوان آن را به خواست و اراده یک جعلکننده نسبت داد، زیرا هر فاعلی مطابق با قابلیتهایی که دارد عمل میکند و نمیتوان این دو را جدا از هم دانست.
هوش مصنوعی: هر چیزی که به زیبایی و شایستگی نیاز داشت، فاعل (آفریننده) چیزی غیر از آن را به آن عطا نکرد.
هوش مصنوعی: وقتی به این حقیقت پی بردم که دست برداشتن از برخی کارها بهتر است.
هوش مصنوعی: هرچه که از روز آغازین در وجود من تنیده شده، جز همان در عمل و کردار نمیتواند نمود پیدا کند.
هوش مصنوعی: کار و تلاش من چه تاثیری دارد و تلاشهای من چه برکتی به ارمغان میآورد؟
هوش مصنوعی: تا کی باید بیهوده زمان را بگذرانم و از کار و زندگی راحت باشم؟
هوش مصنوعی: وقتی نمیدانم که آیا به گنجی دست مییابم یا نه، چرا باید برای جستجوی آن زحمت بکشم؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چون بیامد بوعده بر سامند
آن کنیزک سبک زبام بلند
برسن سوی او فرود آمد
گفتی از جنبشش درود آمد
جان سامند را بلوس گرفت
[...]
چیست آن کاتشش زدوده چو آب
چو گهر روشن و چو لؤلؤ ناب
نیست سیماب و آب و هست درو
صفوت آب و گونه سیماب
نه سطرلاب و خوبی و زشتی
[...]
ثقة الملک خاص و خازن شاه
خواجه طاهر علیک عین الله
به قدوم عزیز لوهاور
مصر کرد و ز مصر بیش به جاه
نور او نور یوسف چاهی است
[...]
ابتدای سخن به نام خداست
آنکه بیمثل و شبه و بیهمتاست
خالق الخلق و باعث الاموات
عالم الغیب سامع الاصوات
ذات بیچونش را بدایت نیست
[...]
الترصیع مع التجنیس
تجنیس تام
تجنیس تاقص
تجنیس الزاید و المزید
تجنیس المرکب
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.