جامی
»
هفت اورنگ
»
سلسلةالذهب
»
دفتر اول
»
بخش ۱۹ - در کشف و اظهار آنکه در نفس کلمه طیبه لااله الاالله اشارتی هست به ستر و اخفای آن
حرفها را به وقت نطق و بیان
شفه آمد منصه اعلان
گر تأمل کنی درین کلمه
بنگری حال حرفهاش همه
بی گمان دانمت به آن گروی
که یکی نیست زان میان شفوی
مخرج حرفهاش جز شفه است
نسبت آن سوی شفه سفه است
وین اشارت بدان بود که مدام
بایدش در حریم ستر مقام
این سبق پیشه کن چه روز و چه شب
بی فغان زبان و جنبش لب
پیش روشندلان بحر صفا
ذکر حق گوهر است و دل دریا
پرورش ده به قعر آن گهری
که نیاید به لب ازان اثری
تا خدا سازدش به نصرت و عون
گوهری قیمتش فزون ز دو کون
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چون بیامد بوعده بر سامند
آن کنیزک سبک زبام بلند
برسن سوی او فرود آمد
گفتی از جنبشش درود آمد
جان سامند را بلوس گرفت
[...]
چیست آن کاتشش زدوده چو آب
چو گهر روشن و چو لؤلؤ ناب
نیست سیماب و آب و هست درو
صفوت آب و گونه سیماب
نه سطرلاب و خوبی و زشتی
[...]
ثقة الملک خاص و خازن شاه
خواجه طاهر علیک عین الله
به قدوم عزیز لوهاور
مصر کرد و ز مصر بیش به جاه
نور او نور یوسف چاهی است
[...]
ابتدای سخن به نام خداست
آنکه بیمثل و شبه و بیهمتاست
خالق الخلق و باعث الاموات
عالم الغیب سامع الاصوات
ذات بیچونش را بدایت نیست
[...]
الترصیع مع التجنیس
تجنیس تام
تجنیس تاقص
تجنیس الزاید و المزید
تجنیس المرکب
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.