بخش ۱۴ - پند مأمون به فرزند خویش
با پسر گفت یک شبی مأمون
کای در اقبال و بخت روزافزون
چون رسد نوبت خلافت تو
حرص دنیا مباد آفت تو
هر که را از خلیفگی خدای
نشود سیر نفس بد فرمای
سیر مشکل شود ازان زر و سیم
که کشد گه ز بیوه گه ز یتیم
با پسر گفت یک شبی مأمون
کای در اقبال و بخت روزافزون
چون رسد نوبت خلافت تو
حرص دنیا مباد آفت تو
هر که را از خلیفگی خدای
نشود سیر نفس بد فرمای
سیر مشکل شود ازان زر و سیم
که کشد گه ز بیوه گه ز یتیم
🖰 با دو بار کلیک روی واژهها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها میتوانید آنها را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
🖐 شمارهگذاری ابیات | وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون) | منبع اولیه: ویکیدرج | ارسال به فیسبوک
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
🎜 معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است ...
📷 پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی، 📖 راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
حاشیهها
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...