گنجور

 
جامی

مصطفی کش جوامع الکلم است

که بدان سلک شرع منتظم است

بعد من کان مؤمنا بالله

و بیوم ینال فیه جزاه

گوهر صدق بی تفاوت سفت

فلیقل خیرا او لیصمت گفت

خیر گو خیر ور نه خامش کن

هر چه جز خیر ازان فرامش کن

هر که دانا بود به آنکه خدا

هست بینا به هر کس و شنوا

و گر از خیر دم زند یا شر

کند او را سؤال در محشر

هر چه گوید به عقل گوید و هوش

ور نباشد ز گفت و گوی خموش

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
عنصری

چون بیامد بوعده بر سامند

آن کنیزک سبک زبام بلند

برسن سوی او فرود آمد

گفتی از جنبشش درود آمد

جان سامند را بلوس گرفت

[...]

مسعود سعد سلمان

چیست آن کاتشش زدوده چو آب

چو گهر روشن و چو لؤلؤ ناب

نیست سیماب و آب و هست درو

صفوت آب و گونه سیماب

نه سطرلاب و خوبی و زشتی

[...]

ابوالفرج رونی

ثقة الملک خاص و خازن شاه

خواجه طاهر علیک عین الله

به قدوم عزیز لوهاور

مصر کرد و ز مصر بیش به جاه

نور او نور یوسف چاهی است

[...]

سنایی

ابتدای سخن به نام خداست

آنکه بی‌مثل و شبه و بی‌همتاست

خالق الخلق و باعث الاموات

عالم الغیب سامع الاصوات

ذات بیچونش را بدایت نیست

[...]

وطواط

الترصیع مع التجنیس

تجنیس تام

تجنیس تاقص

تجنیس الزاید و المزید

تجنیس المرکب

[...]