زلف چون از روی یکسو افکند
ماه گردون را بزانو افکند
دانه دل آن لب شیرین بود
دام جان آن چشم جادو افکند
دل بزلفش دادم و انکار کرد
کس دل اندردست هندو افکند؟
بوسه خواهم از و حالی ز لعل
پرده بر روی لولو افکند
آبرا ماند که گر یک دم زنم
صد گره زان دم برابرو افکند
چرخ نتواند کمان او کشید
کار اگر بازور بازو افکند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.