یکروز بکوی ما آخر گذرت افتد
برحال من مسکین روزی نظرت افتد
گر هیچ مرا بینی بس گوهر ناسفته
کز نرگس بیمارت بر گلشکرت افتد
گویند برو بنشین در سایه زلف او
باشد که ازو کاری در یکدگرت افتد
در سایه تو جایم چون باشد تا هر روز
خورشید دوبار آید برخاک درت افتد
گفتم که بجان بوسی در خشم شدی با من
ایدوست ندانستم گفتم مگرت افتد
هر چند ترا عادت خونریختنست ایجان
با ما زسر عادت برخیز اگرت افتد
یارب که چو من بادی تو برد گری عاشق
تا سنگدلی چون خودجائی بسرت افتد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به یاد عشق و دلبستگیهایش میپردازد و احساساتی از جمله ناامیدی و آرزو را بیان میکند. او امیدوار است که روزی معشوقش به او توجه کند و به او روی آورد. شاعر به زیبایی و تاثیر نگاه معشوق اشاره میکند و آرزو دارد که در سایه محبت او قرار گیرد. همچنین، او از تجربیات خود به عنوان یک عاشق سخن میگوید و از درد و رنجی که در این راه تحمل کرده، یاد میکند. در نهایت، شاعر درخواست میکند که معشوق، نسبت به او لطفی کند و از خشم و بیمحبتی دوری کند.
هوش مصنوعی: روزی به کوچه ما سر میزنی و حال بد من را که در رنج و سختی هستم، خواهی دید.
هوش مصنوعی: اگر مرا ببینی، مانند گوهر ناب و گرانبهایی هستم که از عشق و زیبایی تو به دنیا آمدهام.
هوش مصنوعی: میگویند برو در کنار زلف او آرام بگیر، شاید از او فایدهای به تو برسد.
هوش مصنوعی: در زیر سایهی تو، جایی برای من نیست که هر روز دو بار خورشید بر زمین تو بتابد.
هوش مصنوعی: گفتم که وقتی به جان بوسه میزنی، چرا با من در خشم هستی؟ مگر این دوستی را نمیدانی؟ نمیدانستم که این حرف میتواند تو را ناراحت کند.
هوش مصنوعی: با این که تو به خونریزی عادت کردهای، ای جان، با ما از این عادت دست بردار، اگر برایت امکانپذیر است.
هوش مصنوعی: ای پروردگارا، ای کسی که مانند من در عشق بیتابی میکنی، نگذار سنگدلانی مانند خودم به تو آسیبی برسانند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
هر شب دل پر خونم بر خاک درت افتد
تا بو که چو روز آید بر وی گذرت افتد
کار دو جهان من جاوید نکو گردد
گر بر من سرگردان یک دم نظرت افتد
از دست چو من عاشق دانی که چه برخیزد
[...]
هر شب دل پر خونم بر خاک درت افتد
باشد که چو روز آید بروی گذرت افتد
زیبد که ز درگاهت نومید نگردد باز
آن کس که به امیدی بر خاک درت افتد
آیم به درت افتم، تا جور کنی کمتر
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.