دلبر اینک رفت ایدل خون گری
در غمش زابر بهار افزون گری
گرد سر یکچند چون گردون بگرد
وزغمش یکچند چون جیحون گری
گه گه اندر وصل او خنده زدی
خوش خوش اندر هجر او اکنون گری
در فراقش گر نمیدانی گریست
بشنو از من تا بگویم چون گری
در فراق یار و در هجران او
آب خود هر کس بگرید، خون گری
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره غم و اندوه ناشی از جدایی از محبوب است. شاعر بیان میکند که دلبر او رفته و این جدایی باعث شده که او به شدت گریه کند. غم او باعث گشت و گذار مثل گردون میشود و به اوج میرسد. در لحظات وصال، او لبخند میزند، اما اکنون از هجران محبوبش میگرید. او به همه میگوید که در فراق یار، هر کس میتواند بگرید، چرا که این احساس مشترک انسانهاست.
هوش مصنوعی: عزیزم اکنون رفته است و من در اندوه او اشک میریزم، این غم برایم همچون بهاری است که هر روز بیشتر میشود.
هوش مصنوعی: به دور خود بگرد، مانند گردون، و از غم او کمی چون جیحون بگریز.
هوش مصنوعی: گاهی در کنار او که بودی، خوشحال و خندان بودی، اما اکنون در دوری و جداییاش، فقط غم و اندوه داری.
هوش مصنوعی: اگر در دوری او نمیدانی چگونه به گریه بیفتی، به من گوش کن تا به تو بگویم چگونه باید گریست.
هوش مصنوعی: در غم جدایی و دوری از محبوب، هر کسی اگر اشک بریزد، به خون تبدیل میشود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
گر توهم فرزند اوئی خون گری
کم مباش از ابر ز ابر افزون گری
شد سوی کی از ره افسونگری
کایهمه خندیده یی اکنون گری
زین سپس ای دیده ی من خونگری
خونگری ز ابر بهار افزونگری
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.