گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
جلال عضد

ز سودای غم عشقت چنانم

که سر از پا و پا از سر ندانم

سر از دستم بخواهد رفت روزی

همان بهتر که در پایت فشانم

چنان افتاده ام پیش درت خوار

که پنداری که خاک آستانم

اگر هجران تو عمرم سرآرد

دهد وصلت حیات جاودانم

گل مهرت ز خاک من بروید

چو زیر گل بریزد استخوانم

ز من روز قیامت هر چه پرسند

به غیر از دوست ناید بر زبانم

مرا از بهر عشقت آفریدند

چه کار دیگر است اندر جهانم

دلت ای یار! بر حالم بسوزد

اگر درد دل خود بر تو خوانم

بده کام جلال خسته امروز

که تا فردا بمانم یا نمانم

 
 
 
باباطاهر

دلا از دست تنهایی به جانم

ز آه و نالهٔ خود در فغانم

شبان تار از درد جدایی

کند فریاد مغز استخوانم

مشاهدهٔ ۷ مورد هم آهنگ دیگر از باباطاهر
نظامی

تو را جویم ز هر نقشی که دانم

تو مقصود‌ی ز هر حرفی که خوانم

مشاهدهٔ ۱۷ مورد هم آهنگ دیگر از نظامی
عطار

ز تو گر یک نظر آید به جانم

نباید این جهان و آن جهانم

مرا آن یک نفس جاوید نه بس

تو دانی دیگر و من می ندانم

اگر گویی سرت خواهم بریدن

[...]

مشاهدهٔ بیش از ۲۷۰ مورد هم آهنگ دیگر از عطار
مولانا

چه نزدیک است جان تو به جانم

که هر چیزی که اندیشی بدانم

از این نزدیکتر دارم نشانی

بیا نزدیک و بنگر در نشانم

به درویشی بیا اندر میانه

[...]

مشاهدهٔ ۳ مورد هم آهنگ دیگر از مولانا
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه