گنجور

 
جهان ملک خاتون

تا کی کشم انتظار رویت صنما

سرگشته شدم به جستجویت صنما

در حسرت روی خوبت ای جان و جهان

گشتم ز مجاوران کویت صنما

از بس که جفا کشد دل خسته ما

اندیشه کن از ناله آهسته ما

باز آی ز راه لطف و از روی کرم

بگشا گره از کار فرو بسته ما