گنجور

 
جهان ملک خاتون

انصاف ندارد این بت دلبر من

جان رفت و دلم برد و ندارد سر من

گر برگذرم بر سر کویش گوید

ای بی سر و پا برو میا بر در من

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode