گنجور

 
جهان ملک خاتون

دلا من آرزوی یار دارم

هوای کوی آن دلدار دارم

بتم گرچه ره دیدار دربست

هنوز اندیشه ی دیدار دارم

اگرچه چشم بختم ماند در خواب

دو دیده در غمش بیدار دارم

نه در هجرش شکیبایی توانم

نه با دردش کسی غمخوار دارم

به حال زار من آگه ندارد

که بر جان از غمش آزار دارم

اگر وصلش ندارد کار با من

منش با هجر باری کار دارم

ز تیر غمزه اش در شست ابرو

تنی زار و دلی افگار دارم

چو بخت از صحبت یارم جدا کرد

ضرورت کار با اغیار دارم

شدم چون نرگسش بیمار و در دل

غم آن نرگس بیمار دارم

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
عطار

دلی پر گوهر اسرار دارم

ولیکن بر زبان مسمار دارم

چو یک همدم نمی‌دارم در آفاق

سزد گر روی در دیوار دارم

چو هیچ آزادهٔ داننده دل نیست

[...]

مشاهدهٔ ۱۰ مورد هم آهنگ دیگر از عطار
شیخ محمود شبستری

سخن در سینه زین بسیار دارم

نمی‌گویم که عمری کار دارم

جهان ملک خاتون

نه در عالم کسی غمخوار دارم

نه جز لطف تو استظهار دارم

به لطف خویش بردارم ز دل بار

که از هجرانت بر دل بار دارم

نظر کن بر من و بر حال زارم

[...]

وحشی بافقی

چه اینجا پاس این دیوار دارم

همانا فرض‌تر زین کار دارم

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه