بر ما گذر ار آرد در دیده کنم جایش
جان در تن ما آید از قد دلارایش
ایثار قدوم او جز جان چه بود ما را
تا همچو درم ریزم بر قامت و بالایش
جانانم اگر روزی در باغ گذار آرد
صد سرو خجل گردد از قد دلارایش
گل گر رخ او بیند در دست فرو ریزد
سرو ار قد او بیند پیچیده شود پایش
جستم گل خوش بویی در باغ مرا گفتند
گل در عرق شرمست از عارض زیبایش
گفتم به چمن سروی چون قامت او باشد
گفتا نبود در باغ یک سرو به همتایش
جانست مرا لعلش در ما چه زنی آتش
با دست سر زلفش زنهار مپیمایش
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای شاه نجف (صامت) هستی چو تو مولایش
پیرایه عصیان را مپسند به بالایش
آخر چو اجل سازد در خاک لجد جایش
خواهد به نجف باشد در کوی تو ماوایش
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.