گنجور

 
جهان ملک خاتون

کردگارم مگر از غیب دری بگشاید

رهی از لطف به کوی تو مرا بنماید

هست امید من دلخسته که لطف و کرمش

گره از کار فروبسته ما بگشاید

پیش از این در ظلمات شب هجرم بکشد

بو که خورشید وصال تو رخی بنماید

از جفایی که فلک کرد بدین خسته دلم

عقل سرگشته سرانگشت تحیر خاید

خاطر از تیغ جفای تو چنان مجروحست

که ورا مرهمی از لطف خدا می باید

گر کسی درد نهد بر دل مسکین کسی

گرش از لطف دوا نیز فرستد شاید

حالیا مادر ایام جهان حامله ایست

تا ببینیم که دیگر چه از او می زاید

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
سوزنی سمرقندی

عمر عاشق از املاک اجل فخرالدین

پنبه دزدید و ندانست که آن بگزاید

خورد سوگند و از آن شومی سوگند دروغ

پنبه شد رشته و از . . . ونش برون می‌آید

مشاهدهٔ ۲ مورد هم آهنگ دیگر از سوزنی سمرقندی
انوری

مفتی شرع کرم عاقلهٔ ملت جود

آنکه از مادر احرار چنو کم زاید

فتوی بنده چو از روی کرم برخواند

حکم فتوی بکند مشکل آن بگشاید

خواجه‌ای بندهٔ خود را نه به تکلیف سؤال

[...]

سعدی

روز گم گشتن فرزند مقادیر قضا

چاه دروازهٔ کنعان به پدر ننماید

باش تا دست دهد دولت ایام وصال

بوی پیراهنش از مصر به کنعان آید

ابن یمین

ماهروی من اگر پرده ز رخ بگشاید

فلک از عکس ویم ماه دگر بنماید

گر ببیند رخ چون آتش رخشنده در آب

دل خود را چو دل خلق جهان برباید

چون رقم بر بقم از نیل صبوحیش زنند

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از ابن یمین
سلمان ساوجی

ای وزیری که دلت همت اگر در بندد

گره عقد ز ابروی فلک بگشاید

قدم همت تو تارک کیوان سپرد

چنبر طاعت تو گردن گردون ساید

در زمان قلمت زهره ندارد بهرام

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از سلمان ساوجی
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه