گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
جهان ملک خاتون

خوشا مشکی که از زلف تو ریزد

خوشا بادا که از کوی تو خیزد

رخت را در چمن گر گل ببیند

ز شرم روی تو دردم بریزد

ز چشم شوخت آهوی تتاری

خورد زنهار و از پیشت گریزد

دلم در کوی تو جان کرده ضایع

به سر خاک رهت تا چند بیزد

ز وصلم شربتی سازنده ندهد

به هجران همچنین با من ستیزد

سخن گویم ز من گر راست پرسی

چو قدّت سرو در بستان نخیزد