گنجور

 
جهان ملک خاتون

یار ما شبهای تاری بر تو همچون روز باد

سال و ماه و هفته و روزت به از نوروز باد

لشکر منصور رایات همایون تو گشت

دایم از فتح و ظفر بر دشمنان فیروز باد

جان بدخواهان جاهت ای دو دیده همچو شمع

در سر بالین عیشت روز و شب در سوز باد

دشمنانت همچو روباهند جاها در کمین

شیر چرخ هفتمین پیش تو دست آموز باد

تیغ قهر جان ستانت ای ز جان خوشتر مرا

در دو چشم دشمنانت ناوک دلدوز باد

چون به نخجیر سعادت میل فرمایی ز جان

بس پلنگ سفله دوران تو را چون یوز باد

شمع جمع خاطر محزون مایی راستی

در شبستان وفا دایم جهان افروز باد

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
جهان ملک خاتون

تا جهان باشد به کام پادشه هر روز باد

دایماً بر دشمنان خویشتن پیروز باد

روزگار دشمنانش همچو شب بادا سیاه

وز ازل شبهای وصل یار او چون روز باد

جاه او برتر ز کیوان و حسود جاه او

[...]

ملک‌الشعرا بهار

عیدنوروزاست هر روزی به ما نوروز باد

شام ایران روز باد

پنجمین سال حیات ما به ما فیروز باد

روز ما بهروز باد

برق‌تیغ ماجهان پرداز و دشمن‌سوز باد

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه