گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
جهان ملک خاتون

ای دل چه کنم چو یار برگشت

وز عهد خود آن نگار برگشت

در دست نماند نقش و رنگی

کاو نیز چو روزگار برگشت

غم بود مرا نصیب از آن یار

زان روی که غمگسار برگشت

بر خاک رهش نشسته بودم

چون دیده ز ره گذار برگشت

هرکس که کند به گل تعشّق

دیدی که ز نوک خار برگشت

بربسته هزار دل به فتراک

آن یار چو از شکار برگشت

آنجا که وفا و عهد باشد

دیدی که کسی ز یار برگشت