ماهرویا مه رویت چه جهانآراییست
در چمن قامت سرو تو چه بیهمتاییست
هوس زلف سیاه تو همیپخت دلم
عقل گفتا بپز این دیگ که خوش سوداییست
در غم حسرت دیدار تو ای جان و جهان
نیک در دیدهٔ ما بین که چه خونپیماییست
ای بلادیده دل من تو نمیدانستی
که بلای غم عشق تو هم از بالاییست
افعی زلف تو چون بخت بدم شوریدهست
جادوی چشم تو بنگر که چه مارافساییست
گر خرامی به گلستان دل و دیدهٔ ما
بنشین سرو روان گرچه محقّر جاییست
دل من رای بدان زد که تو را گیرد دوست
مگذر ای دوست از این رای که بس خوش راییست
هیچ دانی ز سر لطف که درگاه سخن
طوطی لعل لبان تو چه شکّرخاییست
من سرگشته از این بیش ندانم ز غمت
که ز شور سر زلفت به جهان غوغاییست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره زیبایی و جذابیت معشوق و تأثیر آن بر دل شاعر است. شاعر با وصف چهره و قامت معشوق، احساسات و ابهت او را ستایش میکند و به عشقش اشاره میکند که به اندازهای عمیق و دردناک است که دل شاعر را میسوزاند. او به زلف سیاه معشوق و جادوی چشمانش اشاره میکند و خطرات عشق را شبیه به افعی و مار میداند. همچنین، شاعر از حسرت و غم دیدار عشقش ابراز ناراحتی میکند و میگوید که این احساسات شگفتیها و لذتهای عاطفی را به همراه دارد. در نهایت، او به شرایطی اشاره میکند که به رغم سختیها، باز هم در عشق و محبت باقی میماند.
هوش مصنوعی: روی ماهت چه زیبایی به دنیا بخشیده است! قامت سرو تو در میان دیگران چقدر بینظیر و منحصر به فرد است.
هوش مصنوعی: دل من به خاطر آرزوی موهای سیاه تو در حال تپیدن است و عقل به من میگوید که این آشپزی را ادامه بده، زیرا این عشق بسیار شیرین و دلچسب است.
هوش مصنوعی: در غم انتظار دیدار تو، ای عزیز و دوست، به خوبی در چشمان ما نگاه کن و ببین که چه اندازه غم و درد در دل داریم.
هوش مصنوعی: ای دل نازک من، تو نمیدانی که سختی و رنجی که از عشق تو بر من میگذرد، از روی مقدراتی بالایی است.
هوش مصنوعی: زلف تو همچون بخت بد، آشفته و پریشان است. به جادوی چشمان تو نگاه کن که چه نوع سحر و جادو ایجاد کرده است.
هوش مصنوعی: هرگاه که به زیبایی و نرمی در میان گلها قدم میزنی، دل و چشم ما را غنیمت بشمار. حتی اگر این مکان خوشایند به نظر نرسد.
هوش مصنوعی: دل من تصمیم گرفته است که تو را دوست بدارد. خواهش میکنم، ای دوست، از این تصمیم نگذری زیرا این تصمیمی شگفتانگیز و زیباست.
هوش مصنوعی: آیا میدانی از سر لطف و محبت، چه زیبایی و شکوهی در کلام طوطی که لبهای تو را وصف میکند وجود دارد؟
هوش مصنوعی: من به شدت در سردرگمی هستم و نمیدانم از غم تو چه بگویم، چون سر و صدای ناشی از زیبایی و پیچش موهایت در کل جهان طنینانداز شده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
خانهٔ دیدهٔ من رهگذر دریائیست
که شب و روز در او هندوی مردم زائیست
روی ما آب روان و گل زردی دارد
به تفرج گذر ای دوست که خوش مأوائیست
به چه رو ماه به روی تو برابر گردد و نیست
[...]
دل دیوانه ی من در غم تو شیداییست
دیده در کوی خیال تو جهان پیماییست
دل ربودی و به جان نیز طمع می داری
راستی با تو چه گوییم که خوش یغماییست
دل من در خم گیسوت گرفتار شدست
[...]
هرکجا در دو جهان عاشق روشن راییست
در سودای دلش از غم او سوداییست
عقل گوید که: برو،شیوه عشاق مورز
این سخن گرنه چنین است، ولی هم راییست
هرکه او نفس بد اندیشه خود را فرسود
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.