گنجور

 
جهان ملک خاتون

شب نیست کز فراق تو صد جامه پاره نیست

تدبیر ما به عشق تو جز صبر چاره نیست

ماییم بلبل و تو گلی در میان باغ

ما را به روی خوب تو غیر از نظاره نیست

چندان گریستم ز غم عشق آن صنم

کز آب دیده بر سر کویش گذاره نیست

عمریست تا که غرقه ی دریای حیرتم

گویی که بحر عشق تو را خود کناره نیست

بر حال زار این دل سرگشته کی رسی

عشاق حسن روی ترا خود شماره نیست

بردی دلم ز دست و نخوردی غمم چرا

بیرحم تر از آن دل تو سنگ خاره نیست

گفتم قدت به سرو چمن نسبتی کنم

زین راست تر سخن بودم لیک یاره نیست

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
مجیرالدین بیلقانی

دل نیست کز غم تو دگر پاره‌پاره نیست

وین کار صعب را به جز از صبر چاره نیست؟

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از مجیرالدین بیلقانی
جهان ملک خاتون

ما را به درد عشق تو جز صبر چاره نیست

شب نیست کز فراق تو صد جامه پاره نیست

چندان ز درد عشق تو خونم ز دیده رفت

کز اشک دیده بر سر کویم گذاره نیست

جانا به حال زار منت کی شود نظر

[...]

حافظ

راهیست راهِ عشق که هیچش کناره نیست

آنجا جز آن که جان بسپارند، چاره نیست

هر گَه که دل به عشق دهی خوش دمی بود

در کارِ خیر حاجتِ هیچ استخاره نیست

ما را ز منعِ عقل مترسان و می بیار

[...]

امیرعلیشیر نوایی

در میکده صلاح و ورع در شماره نیست

آنجا جز آنکه باده بنوشند چاره نیست

حال مآل دردکشان گرچه شد نهان

احوال اهل صومعه هم آشکاره نیست

شد این کنار بحر سرشکم کنار من

[...]

صائب تبریزی

ماتم سرای خاک مقام نظاره نیست

اینجا گلی بغیر گریبان پاره نیست

در زیر تیغ حادثه پر دست و پا مزن

کاین درد را به جز سر تسلیم چاره نیست

از زاهدان خشک مجو پیچ و تاب عشق

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه