ای مرغ بر پریده به بالا چگونهای؟
وی دُرِّ باز رفته به دریا چگونهای؟
ای مریم طهارتُ وِی جوهر حیا!
در خلوتْآشیان مسیحا چگونهای؟
اینجا به ماتم تو جهانی سیاه شد
معلوم کن یکی که تو آنجا چگونهای؟
از نکبت زمانه مگو کان چگونه بود
در زیر خاک تیره بگو تا چگونهای؟
بگسسته بود رشته یکتای جان تو!
با آن گسسته رشتهٔ یکتا چگونهای؟
تنها نبودهای تو و عاجز به هیچوقت
در زیر خاک عاجز و تنها چگونه ای؟
ای شمس دین و دولتُ وِی کارساز ملک!
از سوز سینه و دل دَروا چگونهای؟
بود آن ستوده گوهر گویا ز کان تو
ای کان ز درد گوهر گویا چگونهای؟
ما را ز درد دلْ شبْ خون رود ز چشم
پس تو که خستهدلتری از ما چگونهای؟
این رنجِ دلْ قضای ازل قسمت تو کرد
از کارکرد نَحنُ قَسَمْنا چگونهای؟
دل نیست کز غم تو دگر پارهپاره نیست
وین کار صعب را به جز از صبر چاره نیست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به صورت پرسشهایی از شخصیتی مقدس مانند مریم، مسیحا و شمس دین میپرسد که حالشان چگونه است. او به غم و اندوهی که پس از فقدان آن شخصیت در جهان رخ داده اشاره میکند و از درد و رنجی که در دل مردم وجود دارد صحبت میکند. شاعر بیان میکند که با وجود این غمها، نباید در برابر مشکلات عاجز و تنها باشیم و انتظار دارد که این رنجها به نحوی با صبر قابل تحمل باشند. او همچنین به ارتباط عمیقی که با غم آن شخصیتها دارد اشاره میکند و میپرسد که چه کسی میتواند از این درد طاقتفرسا خستهتر باشد.
هوش مصنوعی: ای پرندهای که به اوج آسمان پرواز کردهای، حال و روزت چگونه است؟ ای جواهری که به دریا رفتهای، حال و احوال تو چیست؟
هوش مصنوعی: ای مریم پاکدامن و سرچشمهی حیا! در تنهایی و سکوت خانهی مسیحا چه حال و روزی داری؟
هوش مصنوعی: این بیت بیانگر دلتنگی و سوگواری برای کسی است که از دنیا رفته یا دور شده است. شاعر میگوید که به خاطر فقدان آن فرد، دنیا به شدت تاریک و غمگین شده و از او میخواهد که حالش را مشخص کند و بگوید که در آنجا که هست چگونه به سر میبرد.
هوش مصنوعی: از بدیهای زمانه شکایت نکن که چطور بود، بلکه دربارهی حال خودت صحبت کن و بگو که اکنون چگونهای؟
هوش مصنوعی: رشتهی پیوندی که تو را به زندگی متصل میکرد، شکسته شده است. حال با این وضع چگونه میتوانی زندگی کنی؟
هوش مصنوعی: تو هیچگاه تنها نبودهای و هرگز در زیر خاک، ناتوان نبودی. حالا چه احساسی داری؟
هوش مصنوعی: ای شمس، تو دین و دولتمدار و مسبب خیر و برکت در سرزمینها هستی! از داغ و دلتنگی دل من چه خبر داری؟
هوش مصنوعی: در این جمله، صحبت از وجود یک گوهر گرانبها به میان آمده که ویژگیهای خاصی دارد. این گوهر از دل یک کان (معدن) به وجود آمده و به وضوح بیانگر درد و رنجهایی است که در زندگی وجود دارد. در واقع، سوال این است که این گوهر با تمام زیبایی و ارزشش، چگونه در برابر دردها و مشکلات زندگی قرار میگیرد و میتواند بر آن غلبه کند.
هوش مصنوعی: ما به خاطر غم و درد دلمان در شبها اشک میریزیم، اما تو که از ما بیشتر غصهدارت هستی، چطور با این حال میگذرانى؟
هوش مصنوعی: این درد و رنجی که در دل احساس میکنی، تقدیر و سرنوشت ازلی توست که به تو بخشیده است. حالا ما چگونه میتوانیم قضا و قدر را تقسیم کنیم؟
هوش مصنوعی: دل دیگر از غم تو پارهپاره نشده و این کار سختی است که جز با صبر، چارهای برای آن نیست.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای مرغ بر پریده به بالا چگونهای؟
وی در باز رفته به دریا چگونهای؟
ای مریم طهارت وی جوهر حیا!
در خلوتآشیان مسیحا چگونهای؟
اینجا به ماتم تو جهانی سیاه شد
[...]
ای آرزوی دیده بینا چگونهای
وی مونس دل (من) تنها چگونهای
از ناز و نازکی اگر اینجا نیامدی
باری یکی بگوی که آنجا چگونهای
در است صورت تو و دریاست چشم من
[...]
ای جان و ای دو دیده بینا چگونهای
وی رشک ماه و گنبد مینا چگونهای
ای ما و صد چو ما ز پی تو خراب و مست
ما بیتو خستهایم تو بیما چگونهای
آن جا که با تو نیست چو سوراخ کژدم است
[...]
ای جان به قید گنبد خضرا چگونهای؟
ای باده در شکنجه مینا چگونهای؟
ای شبنم بهشت که خورشید داغ توست
از اشتیاق عالم بالا چگونهای؟
ای لالهای که چشم به صحرا گشودهای
[...]
در عشق دوست ای دل شیدا چگونهای
ای قطره کشاکش دریا چگونهای
یادآور ای عدم ز نهانخانهای قدم
پنهان چگونه بودی و پیدا چگونهای
در بحر بی کنار کنارم کشید و گفت
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.