تو می دانی که ما را جز تو کس نیست
به عالم جز توأم فریادرس نیست
ندارم در جهان غیر از تو یاری
چه چاره چون به وصلم دست رس نیست
هوای کوی دلبر هست ما را
خدا داند که جز اینم هوس نیست
سهی سروا گذاری کن سوی ما
که ما را صبر از تو یک نفس نیست
گرت بینم همه عمری شب و روز
دو چشمم را ز دیدار تو بس نیست
گرفتارم به درد دل چو بلبل
بگو تا کی خلاصم زین قفس نیست
نفس بی یاد آنکس برنیارم
که او با من زمانی هم نفس نیست
به فریاد من فریاد خوان رس
که ما را در دو عالم جز تو کس نیست
به جان تو قسم کز درد هجرت
چو آب چشم ما رود ارس نیست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره عشق و دلدادگی سخن میگوید. شاعر احساس تنهایی و نیاز شدید خود به معشوق را بیان میکند و میگوید که در دنیا هیچ کس جز او برایش اهمیت ندارد. او از درد هجرت و دوری از محبوبش شکایت میکند و ابراز میکند که جز یاد او نفس نمیکشد. شاعر خواستار توجه معشوق است و تصریح میکند که صبرش در انتظار او تمام شده است. در نهایت، او به شدت از درد و غم ناشی از جدایی رنج میبرد و به معشوق سوگند میخورد که عشقش عمیق و واقعی است.
هوش مصنوعی: تو میدانی که در این دنیا جز تو هیچکس را نداریم و غیر از تو هیچکس نیست که به ما کمک کند.
هوش مصنوعی: من در این دنیا هیچ یاری جز تو ندارم، و وقتی به وصالت دسترسی ندارم، چه راهی برای درمان درد خودم دارم؟
هوش مصنوعی: ما در آرزوی وصال محبوبیم و تنها خدا میداند که این تمایل ما چیزی جز اشتیاق نیست.
هوش مصنوعی: عزیزم، به سمت ما بیایی که دیگر طاقت انتظار تو را نداریم.
هوش مصنوعی: اگر تو را ببینم، برای من کافی نیست که تمام عمرم را در روز و شب فقط به تماشای تو بگذرانم.
هوش مصنوعی: من در غم و اندوهی عمیق مثل بلبل هستم، بگو تا کی میتوانم از این قفس رهایی یابم؟
هوش مصنوعی: هرگز نمیتوانم نفس بکشم و زندگیام را ادامه دهم اگر به یاد او نباشم، زیرا حتی زمانی که او در کنارم بود، روحمان یکسان نبود.
هوش مصنوعی: به کمک من بیا و صدایم را بشنو، زیرا در این دنیا و آن دنیا هیچکس جز تو به من کمک نمیکند.
هوش مصنوعی: به جان تو قسم، که از درد جدایی و دوری، اشکهایم به نرمیدگی آب رود ارس نیست.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
مرا در مرو جز تو هیچ کس نیست
تو خود دانی که با تو دیو بس نیست
ولیکن در جهان، امروز کس نیست
که او را در هوسنامه هوس نیست
نظیرش مستجاب الدّعوه کس نیست
زنی کو را ز مردان هم نفس نیست
من و راه عدم کاینجای کس نیست
ره من تا عدم جز یک نفس نیست
درین دردش کسی فریادرس نیست
به غیر از آه سردش همنفس نیست
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.