مرا جز عشق تو در سر هوس نیست
مرا از دیدن روی تو بس نیست
ترا گر هست بر جایم بسی یار
به جان تو که ما را جز تو کس نیست
به فریاد دل مسکین ما رس
که جز لطف توام فریادرس نیست
به پای صبر تا کی پاس دارم
چو بر وصلت جهان را دست رس نیست
گرت بر دل گذر یابم چه نقصان
که عاری بحر عمان را ز خس نیست
هوای کوی وصلت بس بلندست
جز این بازِ دل ما را هوس نیست
به روز هجرت ای چشم جهان بین
چو جیحونِ دو چشم ما ارس نیست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
مرا در مرو جز تو هیچ کس نیست
تو خود دانی که با تو دیو بس نیست
ولیکن در جهان، امروز کس نیست
که او را در هوسنامه هوس نیست
نظیرش مستجاب الدّعوه کس نیست
زنی کو را ز مردان هم نفس نیست
من و راه عدم کاینجای کس نیست
ره من تا عدم جز یک نفس نیست
درین دردش کسی فریادرس نیست
به غیر از آه سردش همنفس نیست
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.